سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر حرم
 
خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ


عکس از hajj.ir


دخترکوچولو با آن چادر سفید گلدارش آن‌قدر ناز شده بود که نتوانستم در اولین کشیک موظفی سال 1394 شکلاتی مهمانش نکنم. در ورودی رواق امام خمینی(ره) به خدمت زائرانی ایستاده بودم که در شب شهادت مادر ارباب، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، خود را مشتاقانه به مجلس روضه‌ی مادر می‌رساندند:

کوچه‌ای تنگ و دلی سنگ و صدای سیلی

وای بر ما! ز رخ مادر ما می‌گویی

حال‌وهوای فاطمیه، صحنه‌ی برخورد با دخترک چادری را در ذهنم به روضه کشاند:

اصلاً چادر احترام می‌آورد. حرمت دارد. نسبت به چادری‌ها باید حریم نگه داشت. مبادا غباری به چادر نشیند. چه برسد به این‌که چادر بانویی خاکی شود؛ چه برسد به این‌که کسی سر چنین بانویی داد بکشد؛ چه برسد به این‌که به او سیلی بزند!




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: خاطرات خدمت
به‌تاریخ سه شنبه 94/1/4 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان لوگوی دوستان لوگوی دوستان
نگاه‌های دیگر



بالای صفحه



اینجا خانۀ خودتان است. کبوتر حرم